مریم ضیغمی محمدی | شهرآرانیوز؛ نسرین نکیسا حرفه بازیگری را خوب میشناسد. او که دانشآموخته رشته هنرهای نمایشی است، بیش از سه دهه است در عالم بازیگری در قامت مادر ظاهر میشود. بیشتر مخاطبان، نسرین نکیسا را با سریالهای تلویزیونی میشناسند؛ همچنان که این روزها با سریال شبانه «بینشان» در نقش گیتی، مادری متفاوت با دیگربازیهایش ظاهر شده است. او در سریال شبکه نمایش خانگی «جیران» نیز نقش خدیجه (مادر جیران) را برعهده دارد. این سریال فعلا توقیف شده است. وقتی برای مصاحبه با این هنرمند بااخلاق شیرازی تماس میگیرم، میگوید دو ماه است که بهدلیل شکستگی و جراحی دستش درگیر درمان و فیزیوتراپی است، اما پاسخگوی شهرآرانیوز میشود که در ادامه میخوانید.
این روزها سریال «بینشان» را روی آنتن دارید؛ نقش گیتی، مادر قصه، چه تفاوتهایی با دیگر مادرانی داشت که تا حالا بازی کردهاید؟
این نقش در سریال «بینشان» از جمله توفیقاتی بوده که نصیبم شده است. هنوز بیشتر از چند قسمت پخش نشده، ولی خیلی خوب در دل مردم جا باز کرده است. بازخوردهای خیلی خوبی میگیرم که نشان میدهد مخاطب پیگیر این سریال است. گیتی از نظر من زنی مقتدر و حقبهجانب است و برای سختگیریهایش دلیل دارد که در ادامه به آن پرداخته میشود. گیتی در جامعه ما دور از ذهن نیست. امثال او را میبینیم؛ مادرانی که نگران آینده فرزندانشان هستند و در انتخاب همسر فرزندانشان خود را محق میدانند. گیتی هم مثل خیلی از مادران مقتدر و حقبهجانب تلاش میکند مسعود، فرزندش، انتخاب صحیحتری داشته باشد. تا اینجای قصه گیتی اندکی دیکتاتور بهنظر میآید، اما به مخاطبان قول میدهم در ادامه قصه، آشتیکنان درست و حسابی اتفاق بیفتد.
چطور خودتان را برای اجرای یک نقش آماده میکنید؟ نقشتان در «بینشان» چه ویژگیهایی داشت که روی آن کار کردید؟
یک بازیگر همیشه باید خودش را بهروز و از تکنیکها و ترفندهای بهروز بازیگری استفاده کند تا بازیهای تکراری ارائه ندهد و برای خودش و مخاطب کسلکننده نباشد. طبیعتا اولین قدمی که من بهعنوان بازیگر برمیدارم، مشاهدات خودم از شخصیتی است که بازی آن به من محول شده است و در دنیای پیرامونم هست. بعد از مطالعه فیلمنامه، شخصیت را برای خودم آنالیز میکنم، تکتک رفتارهایش را در آدمهای اطرافم و حتی وجود خودم میگردم و از آن ویژگیها استفاده میکنم. یکی از نکات جذاب شخصیت گیتی، پیچیدگی این شخصیت بود که نسبت به نقشهایی که تاکنون به من پیشنهاد داده شده بود، اندکی متفاوت بود. یک بازیگر از شخصیتی که تکبعدی و خیلی مثبت و ساده باشد و نتواند روی آن مانور دهد، بیزار است. بهنظرم نقشهای مثبت خیلی جای مانور ندارند، بهویژه درباره نقش مادر، چیزی که در مدیوم تلویزیون جا افتاده، شخصیتی خوشباور، خوشذوق و ساده است؛ بنابراین خیلی راحت میتوان از کنارش رد شد. ولی گیتی با بقیه مادران متفاوت است؛ او آدم تسلیمگرایی نیست و برای اینکه حرف و ادعایش را اثبات کند، دلیل و منطق میآورد. مطمئنم در ادامه قصه مخاطب با او آشتی میکند و نقشش به دل مینشیند. خود من وقتی فیلمنامه را میخواندم، احساس کردم گیتی مادری است که بعضی بچهها نمیتوانند با او کنار بیایند و ارتباطی صمیمانه برقرار کنند. بعد که با کارگردان صحبت کردم، به شناخت درستتری از این شخصیت رسیدم. با تعاملی که با راما قویدل داشتم، تلاش کردم گیتی منفی نباشد؛ بلکه یک مادر مقتدر، منطقی و حقبهجانب باشد و مخاطب از او بدش نیاید و حتی به او حق هم بدهد. طبیعی است که وقتی شخصیتی در اثری ظاهر میشود، ممکن است همه مخاطبان دوستش نداشته باشند و گاهی در مقابلش بایستند یا ایرادهایی از رفتارش بگیرند. این سلیقهای است، ولی تلاش ما این بود که گیتی دل مخاطب را نزند و سلیقه او را تلخ نکند.
در این سریال، مجید واشقانی نقش پسرتان را بازی میکند که تفاوت سنی زیادی با شما ندارد. نظرتان درباره این مسئله چیست؟
اختلاف سنی کم بین گیتی و پسرش مسعود، در این سریال بین من و مجید واشقانی اتفاق افتاده که کاملا واضح است. نمیدانم چه پاسخی باید به این مورد که بارها و بارها از من سؤال شده است، بدهم و مخاطب را قانع کنم. فقط میتوانم بگویم همان کلیشهسازیهای همیشگی سبب این انتخاب شده است. برای من در ۵۳ سالگی بعید نیست که پسری در سنوسال مسعود داشته باشم که قصد ازدواج دارد، ولی از آنجایی که مخاطب مجید واشقانی را میبیند و سنوسالش را میداند، برایش اندکی عجیب است.
خود من در این حرفه در مسیری افتادم که نقشهای خیلی بزرگتر از سنم را بازی کردم. البته الان را نمیگویم، در «آژانس شیشهای» ۲۸ساله بودم، ولی نقش مادری را بازی کردم که پسر پانزدهشانزدهسالهای داشت که میگفتند نقش به من نمیخورد.
این درحالی است که اگر قرار باشد مدام کارها را رد کنم، فقط به این دلیل که نقش به من نمیخورد، چون اختلاف سنیمان کم است، نهایتا در سینما جا میافتد که فلانی میگوید این نقش را بازی نمیکنم که ممکن است دیگر کاری پیشنهاد داده نشود یا خیلی کمکار شوم. از سوی دیگر، در این سن نمیتوانم توقع داشته باشم که مثلا نقش یک دختر سیساله را بازی کنم. من پذیرفتهام نقش مادران را بازی کنم. خودم از این وضعیت راضی نیستم، ولی کاری از دستم ساخته نیست. تلاش میشود با گریم و لباس این اختلاف سنی را به حداقل برسانند، ولی ذهن مخاطب فریب نمیخورد.
در ادامه کمی از سریال «جیران» بگوید. از اماواگرهای توقف این سریال خبر دارید؟
متأسفانه من هم اطلاعات زیادی ندارم و امیدوارم بهزودی هر اختلافی وجود دارد، برطرف شود. بهنظرم همینکه توقف برای مخاطب سؤالبرانگیز شده، برای من بازیگر خیلی خوشایند است؛ یعنی برای مخاطب جذاب بوده است.
نقشتان در قسمتهای اخیر این سریال کمرنگ شده است. آیا در ادامه شاهد بیشترشدن حضورتان خواهیم بود؟
این کمرنگشدن بهنظرم کاملا طبیعی است، چون قصه «جیران» از آنجایی خیلی قوت پیدا میکند که وارد دربار میشود و ماجرای جیران و ناصرالدینشاه و عشقش به جیران پیش میآید. از آنجایی که مادر جیران هم دخترش را شوهر داده و به خانه بخت فرستاده، کاملا طبیعی است که خیلی حضور پررنگی ندارد. از روند قصه اطلاع دقیقی ندارم، چون همچنان فیلمنامه بازنویسی و نوشته میشود. همچنین، دقیقا نمیدانم چقدر از نقشم باقی مانده است، ولی تا جایی که اطلاع دارم، چند سکانس بیشتر نمانده است.
خانم نکیسا، در کارهای تلویزیونی معمولا نقش اصلی را ایفا نمیکند! دراینباره چه نظری دارید؟
متأسفم از اینکه روزبهروز نقش زنها کمرنگتر میشود. این در حالی است که در واقعیت نقش زنها کمرنگ و بیتأثیر نیست. امیدوارم نگاهها تغییر کند. من بهعنوان بازیگر دوست ندارم نقش زنی خنثی و بیاثر را بازی کنم.
خودتان فکر میکنید مخاطب بهواسطه کدام نقش شما را بهیاد میآورد؟
در این سیواندی سال فعالیتم، در سریالهای متعددی بازی کردهام، ولی آنچه در اذهان مانده، فاطمه «آژانس شیشهای» و دینه در سریال «حضرت یوسف» بود و بعد نقش مادر مائده در سریال «احضار». پس از آن نقشهایم در «کیمیا» و «ممنوعه» است.
اینکه کمتر در سینما کار میکنید، دلیل خاصی دارد؟
خیلی صادقانه بگویم، اصلا دلم نمیخواهد در سینما کمکار باشم، ولی متأسفانه پیشنهاد خیلی کمی دارم. خودم هم دلیلش را نمیدانم، اما خیلی دلم میخواهد در سینما کار کنم.
بازیگری برایتان حرفه است یا سرگرمی؟
این حرفه دیگر برایم جنبه سرگرمی ندارد. سالهاست که به حرفه تبدیل شده است. نهتنها من بلکه خیلی از همکارانم از طریق این حرفه امرار معاش میکنیم. بازیگری را خیلی دوست دارم و برایش خیلی زحمت کشیده ام. این جزو رؤیاهای دوران نوجوانیام بود که روزی به دنیای بازیگری وارد شوم. اکنون خوشحالم که رؤیایم رنگ حقیقت به خود گرفته است. البته تلاش میکنم جنبه هنری آن را حفظ کنم و با بازی در هر نقشی یک شخصیت جدید را معرفی کنم که در اذهان بماند. همینکه بین مردم شناخته میشوم، برایم لذتبخش است.
بیشتر انتخاب میکنید یا انتخاب میشوید؟
هم انتخاب میشوم و هم انتخاب میکنم. همه میدانیم که بازیگری حرفهای فصلی است و ممکن است زمانی بیکار باشیم که در مقطع بیکاری به ما سخت میگذرد. زیرا از یکطرف بیکاربودن تحملناپذیر است و از سویی دیگر، چون امرار معاش ما از این راه است، نگرانیهایی را برایمان به وجود میآورد. کارمند نیستیم که حقوق ثابت و بازنشستگی داشته باشیم. حرفه ما ثبات و بقا ندارد و این از معضلات تلخ این حرفه است، اما با همه تلخیهایش آن را پذیرفتهایم؛ بنابراین گاهی انتخاب میشویم و زمانی اتفاق میافتد که چندین کار همزمان پیشنهاد داده میشود و مجبور میشویم از بین پیشنهادها یکی را انتخاب کنیم.
به طور کلی از پرونده هنریتان راضی هستید؟
از یکی پرسیدند از کارت راضی هستی؟ گفت: خدا راضی باشد. من هم امیدوارم اول خدا از ما راضی باشد و بعد مخاطبان از نقشهایی که در این سالها بازی کردهام، راضی باشند. خدا را شکر، خودم راضی هستم.
در پایان از تجربه همکاریتان با هنرمندان مشهدی بگویید.
در عرصه سینما هنرمند مشهدی کم نداریم. با خیلی از این عزیزان همکاری کردهام. در سالهای گذشته چند تئاتر کار کردم و توفیق نصیبم شد که با مشهدیهای عزیزی مانند سروش طاهری و محمد مهدی خاتمی همکاری کنم.